دلنوشته| جان دادیم اما یک وجب خاک ندادیم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ «نسرین ژولایی» امدادگر عملیات بیت المقدس به بهانه سالروز فتح خرمشهر در دلنوشته ای چنین می نگارد:
«عشق طلوع کرد و خروشید، رودها جوشیدند و نخلها قامتی دوباره افراشتند، نخل هایی که به خون خضاب بسته بودند و ریشه هایشان به غم تنیده.
شهر خورشید که می گفتند، همان جا بود. همان جایی که پلی بود از اروندکنار تا قدس، تاکربلای حسین علیه السلام.
شهری که خموش و ساکت اما خستگیناپذیر منتظر تجلی قدرت لایزال الهی.
شهری که کودکانش عشق را روی نیمکتهایشان جا گذاشته بودند و مادران زحمتکش خاطراتشان را لای نانهای تنور هایشان که حالا دیگر سرد شده بود، رها کرده بودند. شهری که هوایش کرخت می کرد اهلدلان عشق را با فکر از دست دادنش.
روزهایی که سنگردارانش شاخهای از یاسهای بنفش بهشتی شدند و به نجاتش برخاستند.
جهان آرایی آمد و شعله های عشق گل کرد در خونین شهری که دوباره سبز شد با دست هایی که از پشت دیوار غیب آمد.
کهکشان ستارهها در سوم خرداد باریدن گرفت و پیروزی را امضا کرد نخل ها دوباره جولان دادند و آواز استقامت خواندند صبح آغازیدن گرفت، خرمشهر هنوز میل بودن داشت در رگ رگ تمام ایرانیان.
انفجار نور تبلور آیهی( نصر من الله و فتح قریب) شد.
دیوارهای زخمی بوی باروت و خمپاره، ناله های کوچههاگلوی شهر را می فشرد، بغض راه نفس تمام خیابانها را بسته بود.
شهرفریادمی زد. جان دادیم، اما یک وجب خاک ندادیم. شکست دادیم اما نشکستیم به خاک انداختیم اما نیفتادیم، خرمشهر بر بال ملائک آزاد شد. سوم خرداد این افتخار ملی بر تمام غرورآفرینان این مرز و بوم مبارک باد.»
انتهای پیام/